loading...

98music03

شهزاده ی آسمونیگفتی که پیشم میمو نیبرای این دل پر غمآواز شادی می خوانیعشق تو آتیش به پا کردبا من تو رو آشنا کردبی اونکه حرفی بگویمراز منو بر ملا کردیه لحظه بی تو نبودمیه لحظه بی تو نزیستمیه روز سراغمو

♥حسـ ــین♥ بازدید : 66 جمعه 10 اسفند 1397

شهزاده ی آسمونی
گفتی که پیشم میمو نی

برای این دل پر غم
آواز شادی می خوانی

عشق تو آتیش به پا کرد
با من تو رو آشنا کرد

بی اونکه حرفی بگویم
راز منو بر ملا کرد

یه لحظه بی تو نبودم
یه لحظه بی تو نزیستم

یه روز سراغمو می گیری
روزی که من دیگه نیستم


جان بابا

هرجا که دیدی عاشقی
شکوه از یار خود بر زبان داشت

هر جا شنیدی نا له ای
از دلی ریشه در عمق جان داشت

از عشق او خواندی
هر دم اشک افشاندی
بر او تنها می شدی تسلّا

گاهی با آوازت
با بال پروازت
یارش بودی تا به اوج رویا


جان بابا بشنو از من
زندگی شادی و غصّه دارد

روح و جانش غم نبیند
بر خدا هر که دل می سپارد

در دوران پیری
ایّام دلگیری
می خوام باشی تو عصای دستم

من موجم تو دریا
من خاکم تو صحرا
هر جا باشی در بر تو هستم

کاش چون تو بخوانم ترانه
ای خدا حاجتش را بر آور

چون تو نامی شوم در زمانه
این بود لطف داور
بچه خیابونی

بچه های خیابونی
بیتابن از سرگردونی
مهاجرهای شب زده
کجا برن به مهمونی
چی کار کنن زمستونی

آهای شما که درد و غم ندارین
پیش کسی قامت خم ندارین
سکه خوشبختی به نام شماست
غصه نان بیش و کم ندارین

بچه های خیابونی
بیتابن از سرگردونی
مهاجرهای شب زده
کجا برن به مهمونی
چی کار کنن زمستونی

زندگی با همه خوبیش واسشون دنیايي زشته
نمیدونن دست تقدیر واسه اونا چی نوشته
یکی خوابه یکی بیدار یکی سالم یکی بیمار
یکیشون تنش رو خاکه یکیشون سرش رو خشته

بچه های خیابونی
بیتابن از سرگردونی
مهاجرهای شب زده
کجا برن به مهمونی
چی کار کنن زمستونی

آه ای خدا که اسم تو تنها دوای درده
کی میشه این چرخ فلک به کامشون بگرده
گفتی منو صدا بزن تا برسم به دادت
ببین غمه این آدما منو دیوونه کرده منو دیوونه کرده

بچه های خیابونی
بیتابن از سرگردونی
مهاجرهای شب زده
کجا برن به مهمونی
چی کار کنن زمستونی







اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    آرشیو